۱۷

هنوز روی بالشم نشسته عطر تن تو 

 خیال من بو می‌کنه نقش گل پیرهن تو 

 هنوز صدای تو می‌آد میون بازی‌های باد 

 کنار قاب پنجره هنوز دلم تو رو می‌خواد 

 تو این کسالت عبس تو این دیار همهمه  

تو این سرا که بی‌کسی یه عمر عادته منه 

 به یاد دست‌های تو تکرار روزُ می‌شکنم  

به جستجوی یادِ تو با آدما حرف می‌زنم  

به هم نمی‌رسیم ما چاره‌ایی جز فاصله نیست 

 عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست  

نوازش تو حک شده رو شرم گونه‌های من 

 اسم تو حرمتِ منه همبسته‌ی جدای من 

 به اشتیاق این‌که باد از گونه‌ی تو بگذره  

لبای بیقرار من به باد بوسه می‌زنه  

به هم نمی‌رسیم ما چاره‌ایی جز فاصله نیست  

عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست 

 اگر که اشتباه بود چه خوب بود اشتباه 

 اگر که کوره راه بود چه امن بود کوره راه  

به هم نمی‌رسیم ما چاره ایی جز فاصله نیست  

عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست 

 

آهنگ ما «شهرزاد سپانلو و فرامرز اصلانی»

نظرات 2 + ارسال نظر
parniyan شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ http://shabearezoha.blogsky.com/

سلام . ممنومن از حضورت و اینکه تا اخر نامه ی سوخته رو خوندی . امیدوارم حال شما هم به زودی خوب بشه و به اون چه ارزو داری برسی این تنها چیزی ه که میتونم بگم اما از ته دل .موفق باش و شاد

دکترآرمان سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:50 ب.ظ

مرسی. وبلاگت قشنگ زیبا و مفید بود.برای زحماتی که میکشی من یکی ممنونتم.....
زنده باشی دوست خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد