۱۹

حرف دیگری نیست که با تو بگویم! تو نمی‌فهمی اندوه مرا

۱۸-روزگار غریبی‌ست!

باور نمی‌کنم!

هرگز باور نمی‌کنم که سال‌های سال

همچنان زنده ماندنم به طول انجامد.

یک کاری خواهد شد.

زیستن مشکل شده است

و لحظات چنان به سختی و سنگینی

بر من گام می‌نهند و دیر می‌گذرند

که احساس می‌کنم،خفه می‌شوم

هیچ نمی‌دانم چرا؟

اما می‌دانم دیگری به درون من پا گذاشته است.

و اوست که مرا چنان بی‌طاقت کرده است

احساس می‌کنم دیگر نمی‌توانم در خودم بگنجم

در خودم بیارامم

از " بودن " خویش بزرگتر شده‌ام

و این جامه بر من تنگی می‌کند.

این کفش تنگ و بی‌تابی فرار!

عشق آن سفر بزرگ!...

اوه ، چه می‌کشم!

چه خیال انگیز و جان بخش است "اینجا نبودن"!

۱۷

هنوز روی بالشم نشسته عطر تن تو 

 خیال من بو می‌کنه نقش گل پیرهن تو 

 هنوز صدای تو می‌آد میون بازی‌های باد 

 کنار قاب پنجره هنوز دلم تو رو می‌خواد 

 تو این کسالت عبس تو این دیار همهمه  

تو این سرا که بی‌کسی یه عمر عادته منه 

 به یاد دست‌های تو تکرار روزُ می‌شکنم  

به جستجوی یادِ تو با آدما حرف می‌زنم  

به هم نمی‌رسیم ما چاره‌ایی جز فاصله نیست 

 عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست  

نوازش تو حک شده رو شرم گونه‌های من 

 اسم تو حرمتِ منه همبسته‌ی جدای من 

 به اشتیاق این‌که باد از گونه‌ی تو بگذره  

لبای بیقرار من به باد بوسه می‌زنه  

به هم نمی‌رسیم ما چاره‌ایی جز فاصله نیست  

عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست 

 اگر که اشتباه بود چه خوب بود اشتباه 

 اگر که کوره راه بود چه امن بود کوره راه  

به هم نمی‌رسیم ما چاره ایی جز فاصله نیست  

عهدی که بسته شده پس دیگه جای گله نیست 

 

آهنگ ما «شهرزاد سپانلو و فرامرز اصلانی»

۱۶- دلم عشق می‌خواهد!!!

آدم خیلی حقیر­ِ بازیچه­‌ی تقدیر­ِ پل بین­ِ دو مرگ­ِ مرگی که ناگزیر­ِ  

 

 

 

بعد از مدت­ها دلم بشدت آهنگ گوش دادن می­خواد! آخ خدایااااااااااااااا... چه کردی با من؟! هان؟! چرا من؟! می­دونم داری می­گی انتخابت اشتباه­ِ... خود­ِ خرم هم می­دونم... خدایا بهم نیرو بده فقط همین! توان­ِ تحمل بده...  

روز جمعه 31 اردبیهشت اتفاقی افتاد که 4 سال­ِ ذهنم رو درگیر خودش کرده بود! فک کن! اونم همونی رو گفت که من گفتم... خدایـــــــــــــــــــــــــا! چرا دنیات اینجوری­ِ! چرا؟! 

چه­‌قدر سخته که عشقت روبه روت باشه، نتونی هم­‌صداش باشی

چه­‌قدر سخته که رفتن راه آخر شه!!! 

دلم عشق می‌خواهد

۱۵- خسته

یه  دل پر از حرف  ناگفته                             یه  دنیا پر از خنده‌‌ی  ناشکفته

دو چشمی که حتی در اشکُ بسته              یه ذهن پر از خالی و پوچ و خسته

یه  آدم  بدون  رفیق  قدیمی                        دو  دریا  بدون  عصای  کلیمی

دلی پر ز  واژه  پر  از آه  و ناله                       پر از غصه‌های منه  چند ساله

اتاقی پر  از  خنده ی  مرگ                          صدای اهالی پر از خش‌خش برگ

یه دختر چه غمگین چه خسته                      پر از درد و رنجه  گرفته نشسته

تو چشماش یه بغض شکسته                       درونش  دلی  زار  و  خسته

داره خشک و خالی فقط می نویسه                ولی من  که دیدم چشاش خیس خیسه!

                                          

۱۴- تو می­دونی؟!

کاش بشه برات درس عبرت دختر

۱۳-بُتم بودی اما شکستی!

خیلی سخته این­جوری شکستن! مثل این می­مونه که از ساختمون 100 طبقه افتاده باشی پایینُ هیچ‌جات چیزیش نشه و فقط روحت بشکنه... یه جوری که هیچ وقت دیگه ترمیم نشه!

خیلی سخته یکی همدم لحظه­هات و سنگ صبور و راهنمات و آینه­ات باشه، تو همه­ی روزای زندگی اما یهو تو رو نبینه انگار نه انگار که یه روزی همه­کس­اش تو بودی و همه­کس تو بوده!!!

خیلی سخته برای کسی از جزئی­ترین مسائل زندگیت بگی اما اون...

از دیروز همه­ش دارم گریه می­کنم و نمی­دونم این اشک­های لعنتی کی تموم میشه! انگاری وصل به یه چشمه­ی بی­انتها!

 انگاری یکی دستش تو معده­­ام! انگاری یکی قلبم رو داره از تو سینه­ام می­کشه بیرون!

خیلی وقت­ِ ننوشته بودم دلم می­خواست وقتی اومدم شاد و پرانرژی باشم اما انگار شادی تو سرنوشت من جایی نداره!

می­نویسم این­جا  چون جایی دیگه­ایی ندارم! می­نویسم این­جا شاید این اشک­ها تموم شن!  

می­نویسم این­جا چون بعد از این دیگه همیشه باید  این­جا بنویسم!!!

۱۲- تست شخصیت

 این تست رو تو وبلاگ گیلاسی دیدم برام جالب بود دلم خواست نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌اش رو این جا ثبت کنم تا برام بمونه 

 

تاجر

(تاثیر گذار، برون گرا، واقع گرا، متفکر)

تو یک تیپ "تاجر" هستی و همیشه احتیاط می کنی که نکند یک وقت اتّفاق بدی بیفتد. اگر در دوران باستان زندگی می کردی، حتماً یک بربر وحشی می شدی ولی در دنیای امروز تو برای انجام فعالیتهای تجاری یا بورس سهام ایده آل هستی. تو ترجیح می دهی که واقع گرایانه فکر کنی تا خلّاق، و نحوه صریح رفتار و طرز فکرت به تو کمک می کند که در هر کاری که سعی می کنی انجامش بدهی موفق باشی.

شخصیت قوی و اجتماعی تو ممکن است به دیگران اینطور نشان دهد که تو آدم عجول و بی باکی هستی اما چون عقل تو کاملاً بر قلبت مسلط است، خیلی به ندرت ممکن است به احساساتت اجازه دهی که راه رسیدن به اهدافت را سد کنند. موفق باشی. 

 

................... 

اون بربر وحشی‌‌‌‌‌‌‌‌اش خیلی جالب بود